زندگی من منحرف🫥🫥پارت آخر | 우울한 소녀 1402/08/22 | 19:05
زندگی من منحرف🫥🫥پارت آخر

بچه ها این پارت پارته آخره چون من یه مدت نیستم

نمیخوام هی منتظر پارت بعد بشینین

.

سه سال بعد

مرینت:

آدرین من دیگه خسته شدم نمیخوام تو این خونه بمونم هروزم یجوره هروز سکس هروز فیلم پورن هروز ....

آدرین: خفه شو تو سه سال پیش گفتی جونتو بدم بدنتو میدی

گفتم:دیگه خسته شدم سه ساله اینجام حتی یه بارم منو بیرون نبردی ازت خواهش میکنم فقط ببرم بیرون بعد دباره زندونیم کن

گفت:نمیخوام,مگه زوره تو که نمیتونی فرار کنی مری...

من از اینکه کسی بهم بگه مری متنفر بودم ولی بهش نگفتم یهو زد تو صورتم و بیهوشم کرد...

وقتی بیدار شدم آدرین لخت روم بود و منتظر بود بیدار بشم 

یهو گفت:عه بیدار شد

و بعد یهو باشدت رفت توم بعد ۱ ساعت از توم اومد بیرون و رفت ...

منم شروع کردم به گریه کردن کهیهو برگشت تو دستش یه شیشه قرص بود....

گفت:میخواستی از این خونه بری ولی من یه کاری میکنم از این جهان بری...

بعد گفت:این یه شیشه پر از قرص،این قرصا توش پر از یه نوع سم قوی که وقتی بخوری با حالت تهوع شروع میشه بعد خون دماغ میشی بعد خون بالا میاری و تمام...

منو مجبور کرد اون قرصا رو بخورم اونم کل شیشه رو....

من کم کم خون دماغ شدم حالم خیلی بد بود یکم گذشت همینجوری خون بالا اوردم و بعد هم......

 

پایان

تمام شد بای

قدرت گرفته از بلاگیکس ©
درباره وبلاگ

دوتا نویسنده میخوام🙁

یکی دختر یکی پسر✋️

دنبال‌شوندگان
نویسندگان
آمار بازدید
  • بازدیدکنندگان آنلاین : 4
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید گوگل امروز : 0
  • بازدیدکنندگان امروز : 15
  • بازدیدکنندگان دیروز : 10
  • بازدیدکنندگان هفتگی : 59
  • بازدیدکنندگان ماهانه : 54